کلیسای شیطان

کلیسای شیطان1
-سال پایه گذاری 1966م
-متون مقدّس یا مورد احترام:کتاب مقدّس شیطانی2(1969م)،جادوی شیطانی(1970م)و مناسک شیطانی(1972م)،تمامی این کتاب ها را لاوی نوشته یا تدوین کرده است.
-جمعیّت:مطابق ادّعای کلیسا بیش از ده هزار نفر.
آنتون لاوی:«خدای با عظمت و با شکوهی وجود ندارد،و جهنّمی که در آن گناهکاران کباب می شوند هم نیست.اینجا و حالا روز شکنجه و سختی ماست!حالا و اینجا روز خوشی ماست!اینجا و حالا فرصت ماست!این روز و این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی بخش وجود ندارد!»3
زمانی که اوّلین جشن شیطانی را در سال 1967م رهبری کرد کلیسای شیطان در میان ملّت های مختلف جلب توجّه کرد.لاوی با انجام مراسم تشییع شیطای برای مردگان عضو کلیسا و یک سال بعد از اجرای غسل تعمید برای دختر سه ساله اش زینا4به بهترین شکل خود معرّفی کرد.لاوی پس از آنکه به محبوبیّت و شهرت دست یافت.کتاب های زیادی نوشت که از جمله ی آنها کتاب مقدّس شیطانی در سال 1969م بود و بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
این کتاب شامل چهار فصل است که به نام های چهار شیطان(چهار ارباب دوزخ)نامیده شده:
الف)فصل شیطان:معرّفی شاعرانه ای از مشخصّات و تجاوزات شیطان پرستی،بر گرفته از عبارت رَگنر ربرد.5
ب)فصل لوسیفر:روشن گری،مبانی فلسفی و تصوّری شیطان پرستی،(خدا،مرده یا زنده؛برخی شواهد عصر شیطانی جدید؛دوزخ،اهریمن،و چگونه روح خود را واگذار کنید؛عشق و نفرت،روابط جنسی شیطانی؛همه ی خون خواران،خون نمی مکند؛لطف،نه اجبار انتخابی از قربانی بشر؛زندگی پس از مرگ در طول تکمیل ضمیر نفس؛تعطیلات مذهبی؛مراسم عشاء تاریک).
ج)فصل بلیل:6شامل اصول نظری و تمرینات آیین پرستش شیطانی،جادوگری و روان شناسانه.(نظریّه و تمرین سحر شیطانی،تعریف و هدف؛انواع سه گانه ی آیین پرستش شیطان؛آیین پرستش شیطان؛اجزای کاربردی در سحر شیطانی).
د)فصل لویاتان:7شامل متن هایی برای استفاده در آیین پرستش شیطانی.
گفته می شود که بسیاری از چهره های سرشناس و مشهور سینما مثل سامی دیویس8،جین مانسفیلد9 و کیم نواک10 با این کلیسا ارتباط داشته اند.
کلیسای شیطان،مروّج ایمان به شیطان به عنوان وجود متعالی و برتر نیست،بلکه لاوی شیطان را به عنوان نماد مخالف و سرپیچی از یک جامعه ی مطیع و خداترس معرّفی می کند؛با این همه ،لاوی احساس می کند که ساخت کلیسا در فضایی دینی ضرورت دارد.او معتقد است که انسان ها همچنان به مناسک مذهبی و عبادت نمادین برای رسیدن به معنای عمیق تر نیازمندند.به بیان خود او«مردم به مناسک مذهبی همراه با نمادهایی نیازمندند که در بازی های بیسبال یا مراسم کلیسا یا در جنگ ها آن ها را بیابند تا به واسطه آن ها عواطف و احساسات خود را که بدون وجود آن ها نمی توانند آزاد سازند یا به درک آن نایل آیند،آزاد کنند و بشناسند».
در ادامه،قسمت هایی از کتاب کلیسای شیطان11نوشته ی بلانچ بارتون12در مورد چگونگی تشکیل و استمرار این کلیسا می آید.
بارتون در این کتاب با اشاره به موضوعات مختلف،شیطان پرستی را از زوایای متعدّد بررسی کرده و برای آن آینده نگری خاصّی را ترسیم می کند.وی در بخشی از این کتاب با عنوان«کلیسای شیطان»،می نویسد:
«آنتون زندر لاوی در شب سی آپریل و روز یکم ماه می،در سال 1966 میلادی و در فصل بهار،کلیسای شیطان را در حالی که جادوگران شیطانی در زمین پرسه می زدند،بنیان نهاد.
لاوی در حالی که سر خود را تراشیده بود(مانند مراسم قرون وسطایی)تشریفات را آغاز کرده و عدّه ای از جادوگران نیز برای منافع شخصی خود دور او را گرفتند تا بتوانند نیروی شیطان را دریافت کنند.
در«جادوی تثلیث»،توجّه معنوی به روح و فداکاری برای جهنّم،پیگیری می گردد.تراشیدن سر در مراسم شیطان،از فرامین اساسی است که باید انجام گیرد.همانند تراشیدن سر با تیغ و شستشو با آب زمزم در اسلام13،که نخستین جریان«برج هفتم شیطان»است.
سال 1966 میلادی اوّلین سال سلطنت شیطان بر فرزندان آدم بود.این مکتب،بزرگ ترین انقلاب از نوع خود در سرتاسر جهان تا به امروز است که مخلوطی از جادو،منطق و دین مبتنی بر شهوات است.
حالا اینجا(آمریکا)بعد جاهای دیگر،شهوت در عوض انکار،سپس خودپسندی در حکم دوست داشتن.این در زمانی است که زمین گسسته شود و همه به شیطان گرویده شوند».
بارتون در بخش دیگری از کتاب با عنوان«پرومتئوس جدید»14می نویسد:
«آنتون لاوی هرگز انتظار بنیان گذاری آیین جدید را نداشت؛امّا او برای مردم احساس نیاز کرد که چیزی برای مقابله با رکودِ مسیحیّت ایجاد کند و فهمید که اگر او نتواند آن را انجام دهد،هرگز کسی نخواهد توانست،یا شاید کمتر کسی شایستگی آن را داشته باشد.
لاوی باید نشان می داد که عدالت،برگرفته از رنج و عذاب برای انسان ها است.و کسی باید بانیرو در مقابل آن بایستد.او شروع کرد به تحقّق بخشیدن آن.او از ما برای پیشرفت علم و فبسفه استفاده کرد و به آن نیز دست یافت.و آن فلسفه ایستادن در برابر خدا و کلیسا بود.و همچنین یک قرار داد جدید اجتماعی به وجود آورد.
ما باید نشان دهیم برای آن انقلاب بزرگ آفریده شده ایم.و نباید از ورود آن به روح خود جلوگیری کنیم.
شیطان با یک نام یا نام های دیگر شبیه انسان است،که انسان را با چشاندن لذّات شیرین وسوسه می کند.
شیطان،با پنهان کاری بیان می کند که او تنها نامزد خدایی است.او کسی بود که توانست برای پاداش،درخواست قدرت کند15 و چه کسی سزاوار پاداش است.شیطان در عوض خلقت معاصی و گناهان،ضمانت گناهکاران را قبول کرد و تشویش کرد زیاده روی و افراط را،و او همان کسی بود که خدا می توانست ما را به سمت او هدایت کند».
مؤلّف در بخش دیگری با عنوان«جهنّم در حلقه های فیلم»16با اشاره به بازی لاوی در فیلم بچه ی رزماری،فیلم را به عنوان«سرباز کلیسای شیطان»معرّفی می کند:
«هنگامی که فیلم بچه ی رزماری در سال 1968 میلادی در حال ساخت بود،لاوی در این فیلم مشغول ایفای نقش بود و جمعی از مسئولین فرهنگی از جمله رئیس اداره تبلیغات آمریکا نیز نظاره گر بازی او بودند.در این میان همه متوجه لاوی بودند که در حال تمرین اعمال مذهبی شیطانی بود.او درباره ی فیلم گفت:
فیلم بچّه ی رزماری برای کلیسای شیطان،مثل انجمن«کو-کولوس-کلان ها»17به عنوان یک سرباز برای ملّت آمریکا است».
وی در بخشی با عنوان«رستاخیز شیطان»18در مورد آینده ی کلیسا می نویسد:«عضویّت در کلیسای شیطان پیوسته در حال افزایش است.لاوی برای این عضویّت شرایطی دارد.
اوّلین شرط،ملاقات حضوری است که جزء اصلی آن،تجمع پیرامون گوی است که هر جا برود،برکت را با خود می برد،ملاقات در سرداب صورت می گیرد.
لاوی در آن زمان(یعنی زمان آغاز به کار کلیسای شیطان)،بعد از گذشت چند سال کلیسای شیطان را رسماً تثبیت کرد و بعد از مدّتی همگان از وجود کلیسای شیطان آگاهی یافتند و روز به روز بر جمعیّت پیروان لاوی افزوده شد.
اکنون کلیسای شیطان وضعیتی مطلوب دارد.البته آنان از دنیای بیرون تحت فشار قرار دارد،ولی با نیروی مضاعف و فشار کاری بیشتر و انجام تشریفات مذهبی،دیگران به پذیرش این آیین تشویق خواهند شد».
بارتون در مورد گذشته ی کلیسا می نویسد:
«در دوره ای پیروزی نسبتاً با لاوی بود؛امّا این مقطع گذرا و کوتاه بود و برای مدّتی،بیشترِ مراسم مذهبی،شبانه و به طور مخفی صورت می گرفت.ولی به مرور به پیروان«شیطان پرستی»افزوده شد.
در سال 1970م انجام مراسم،سخرانی ها و رفتار فردی لاوی،باعث شد گرایش عمومی به او بیشتر گردد.در سال 1972م مراسم در خانه ی سیاه19انجام می شد.این به خاطر آن بود که کلیسای شیطان دیگر نکان مناسبی برای انجام مراسم مذهبی نبود؛لذا مراسم در غار زیرزمینی مرکزی،معروف به خانه ی سیاه انجام می گرفت.
سرانجام در سال 1975م مجدّداً فعّالیّت کلیسای شیطان آغاز گردید و کسانی که با لاوی تماس داشتند دوباره فراخوانده شدند.امّا تعالیم کفر آمیز مسیحیّت،به شدّت فعّالیّت لاوی را محدود کرده بود.لکن تحت رهبری و هدایت لای،امور به سرعت انجام گرفت و او برای قانع کردن دیگران نامه هایی را برای برخی افراد نوشت.در نتیجه با تدبیر لاوی راهی برای پاکی خانه گشوده شد».
به روشنی میتوان تاریخ سازی و توجیه بارتون نسبت به این کلیسا را،از مطالب یاد شده در بالا فهمید و اینکه چگونه او مسیحیّت را کفرآمیز می خواند.
در ادامه باید گفت کلیسای شیطان عقیده دارد که رفتارهایی مثل طمع،شهوت و نفرت،غریزه های طبیعی هستند و سرکوبی این احساسات،کاری کاملاً ناردست است.همچنین معتقد است که اعضای آن باید به جای اینکه خود را فردی سرشار از نفرت و گناه توصیف کنند،انسان هایی عادی بشمارند که به کلیسا در آمده اند تا با بُعد جسمانی بشر دست و پنجه نرم کنند.با این اوصاف،کلیسای شیطان از مناسک معنوی و نمادها20در مراسم خود بسیار بهره می گیرد.
در این کلیسا،سه نوع مناسک جادوی به خدمت گرفته می شود:«مناسک جنسی»؛برای کمک به دستیابی سرمستی جسمانی،«مناسک نرم کننده ی دل ها»؛برای کمک کردن به احساس عشق و محبّت به دیگران و «مناسک منهدم کننده»؛برای رهایی از عصبانیّت و نفرت.
در برخی مراسم از عناصر نمادین مانند آلت های موسیقی(مثل شیپور،سنج و آوازخوانی)،پوشش خاصّ(خرقه های با شلق دار و ماسک)،شمع،پنتاگرام(ستاره ی پنج پر)و تصویر بی پوشش جنس مؤنث بهره می گیرند.پر استفاده ترین و معروف ترین نماد این گروه،نسان بافومت21است که یک مثلث وارونه در یک دایره با کلّه ی بز در وسط آن است.این نماد و نمادهای نزدیک به این،مدّت های زیادی است که در سنّت شیطانی به کار می روند.توضیح و تفسیر آن ها در قسمت؛عکس و توضیح نمادهای شیطانی پرستی؛در بخش برچسب های وبلاگ آمده است.
کلیسای شیطان چنان نشان داده است که به جامعه ی سال و پاک و به دور از اعمال خلاف قانون،پایبند است.حتّی دسته هایی را که مرتکب رفتار غیراخلاقی و غیرقانونی می شوند،تحریم کرده است.لاوی نیز مصرف مواد مخدّر غیرقانونی را،نه سبب غیرقانونی بودن که به دلیل اینکه موجب می شود مردم کنترل زندگی خود را از دست بدهند،سرزنش و محکوم می کند.
کلسیای عموماً از شهروندان میانسال تشکیل یافته و این امر با آنچه در رسانه ها به تصویر کشیده شده که کلیسای شیطان پر از افراد نوجوان و جوان است،کاملاً در تناقص است.
مهم ترین حادثه در کلیسای شیطان طی سال های اخیر،مرگ لاوی در سال 1997م بود که به گفته ی برخی،آخرین نفس های یک گروه در حال مبارزه را نشان داد.کلیسای شیطان که اندکی پساز تأسیس در سال 1996م بسیار جلب توجّه کرد،از این زمان رو به افول نهاد و از شهرتش کاسته شد.کلیسای مزبور در سال های اخیر دچار بحران مالی نیز شد.لاوی برای باز پرداخت بدهی های خود ناچار شد در سال 1991م خانه ی بدنام خود را که خانه ی سیاه خوانده می شد،بفروشد.او خانه را به یکی از دوستانش فروخت تا بتواند پس از فروش در آن زندگی کند.خانه ی سیاه پس از آن تخریب و به جای آن آپارتمان بنا شد.تلاش های بعدی برای جمع آوری پول برای بازخرید آن خانه نیز ناکام ماند.
مسأله ی جانشینی نیز کلیسای شیطان را با مشکل مواجه ساخت.طی تحقیقات سال 2011 یا 2012،بالاترین مقام رسمی کلیسای شیطان،اُسقُف اعظم لانچ بارتون است.وی بعد از مرگ لاوی با همکاری کارلا22 کنتر کلیسای شیطان را به عهده گرفت؛امّا آن دو از همان آغاز اختلاف پیدا کردند.بارتون،کارلا را متهّم به این کرد که بی جهت خود را اُسقُف اعظم کلیسای شیطان معرّفی کرده است.او خود را جانشین قانون آنتون می شمارد.در چند سال گذشته نزاع های قانونی زیادی میان آن ها رخ داده است.بارتون در سال 2001م پیتر اچ گیلمور23را به عنوان کاهن اعظم کلسیای شیطان منسوب کرد.
امروزه این کلیسا در سطح گسترده ای به فعّالیّت مشغول است و در فضای مجازی اینترنت هم پایگاه ها و وبلاگ های حمایتی و پشتیبان فراهم کرده است.
در پایگاه اینترنتی اداری کلیسای شیطان،فرم ثبت نام ابتدایی برای دانلود و فرستادن ارائه شده و افراد را به عضویّت و ملحق شدن به این کلیسا دعوت می کند.بررسی مطالب درج شده در فرم،طریقه ی جذب و نگرش آن ها را روشن می سازد.
در این فرم،درباره ی تأسیس این کلیسا آمده است:
«بعد از تأسیس،پرده های دورویی و ریاکاری را برداشتیم و بی دلیل نمادهایی از دوهزار سال قبل جمع کردیم.دکتر لاوی24در اکتبر1997م از زندگی ساقط شد25... از سال 1966م کلیسا به طور تهدید آمیزی در مقابل معنویّت دینی ایستاد و اعلام کردیم که ما در تمام مسیرهای علمی درباره ی انسان و رازهای تمام هستی از همه محکم تر هستیم که این مانند داشتن علم غیب است.
آن هایی که مارا شناختند،با افتخار کارت های(عضویّت)ما را با خود حمل کردند و با استواری خواسته شیطان را انجام دادند».
در ادامه می افزاید:
«اگر تمایل دارید به ما ملحق شوید و پشتیبانیتان را به سما نشان دهید،ما به هنوان قدردانی با این فرم ثبت نام شما را یک عضو فعّال با هزینه اوّلیّه دویست دلار26 و دارای کارت سرخ کلیسای شیطان می شوید... ما گروه های متقاعد سازی داریم که شما را به سمت ما جذب می کنند.ما شیطان پرست را تشویق می کنیم که بتواند مشکلات دینیش را حل کند...بدانید اگر می خواهید با شیطان صحبت کنید،در کلیسای شیطان به عنوان یک عضو قانونی تبث شده اید...شما می توانید همیشه به عنوان شیطان پرست به«شیطان پرستی»اعتراف کرده و مفتخّر از دینتان دفاع کنید.ما به طوری جدّی شما را به خرید کتاب مقدّس پیشنهاد می کنیم.آن کتاب،شیطانی و اساس فلسفه ی ما می باشد...شیطان پرستی برای همه نیست،اگر شما آن را انتخاب کنید،برای شما است.ما به شما خوش آمد می گوییم.
ما یک باشگاه برای شادی نیستیم.ما یک جامعه دوستی از طریق نامه هستیم یا یک گروه قلب های تنها...ما درک می کنیم آنچه داریم،آنچه هستیم و آنچه خواهیم شد.هیچ حدّ و مرزی برای ما نیست و گرفتاری شما(به واسطه ی وارد شدن به کلیسا)بستگی به خودتان دارد».
قابل توجّه است که مطالب مندرج در این فرم،طوری نوشته شده که اولاً این گروه را جذّاب و پرطرفدار نشان داده و درنگاه نخست و بدون توجّه به دیگر مبانی و عقاید،خالی از هرگونه انحراف و فساد دیده می شود و ثانیاً طوری عضو گیری مطرح می شود که گویا این کلیسا نیازی به افراد ندارد و به خاطر اصرار و توجّه جامعه است که اجازه عضویّت آن هم به صورت موقّت،می دهد؛در صورتی که واقعیّت امر دیگری است و تمام نوشته ها و کلام های به ظاهر جذّاب و افزودن جذّابیّت های کاذب مثل موسیقیّ،همه و همه برای عضوگیری بیشتر است و نشان از عدم توجّه و استقبال اقشار فرهیخته جامعه می باشد.
برای شناخت دسیسه های شوم و منحرف این گروه،باید با نگاهی همراه با نقد به توابع آنان داشت و با کمی بررسی،می توان فهمید این کلیسا در بحران بی محتوایی،بی پایه و اساس بودن،خرافات و عقاید باطل غرق شده است و همین اختلاف افراد کلیسا با یکدیگر،شاهدی مناسب برای این مطلب می باشد.
1.ماهنامه ی اخبار ادیان،شماره3،ص 38-40.
2.The Satanic Bible.
3.صدیقی پاشاکی،علی،جنون شیطان پرستی،ص44 و 45.
Anthon Lavey:"There is no heaven of glory bright, and no hell where sinners roast. Here and now is our day of torment! Here and now is our day of joy! Here and now is your opportunity! Choose ye this day, this hour, for no redeemer liveth!"
4.Zeena.
5.Ragnar Rebeard.
6.Belial.
7.Leyiathan.

8.Sammy Davis.مرگ: ۱۶ مهٔ ۱۹۹۰ م.ساموئل جورج دیویس جونیور که با نام سامی دیویس جونیور معروف است.
9.Jayne Mansfield.
10.Kim Novak.
11.این کتاب به عنوان تاریخچه مختصر کلیسا شیطان در سال 2003م به چاپ رسید.متن کامل آن در پایگاه اینترنتی کلیسای شیطان موجود است و در این بخش به طور مستقیم از آن نقل می گردد.روی جلد این کتاب نوشته شده:«تأیید شده توسط کلیسای شیطان با کمک مالی پیتراج گیلمور».
12.Blandche Barton.وی آخرین زنی است که لاوی بعد از جدا شدن از داین(زنی که فرزند لاوی را بدون اینکه با او ازدواج کند به دنیا آورد)با او تا زمان مرگ ارتباط داشته است.اکنون وی اُسقف اعظم شیطان می باشد.
13.قابل توجه است که در این بخش به آموزه های اسلام اشاره می شود؛گویا بارتون می خواهد بین آموزه های شیطانی و احکام و شریعت اسلام ارتباط برقرار کند و به نوعی اعمال لاوی و شیطان پرستان را موجه جلوه دهد.
14.Modern Prometheus.پرومتئوس یکی از اسطوره های افسانه ای یونان است که او را فرزند پاپتوس می دانند.بارتون با این نامگذاری،می خواهد لاوی را به عنوان اسطوره ای جدید مطرح کند.
15.اشاره به جریان رانده شدن شیطان از درگاه خدا و درخواست او برای قدرتی که بتواند مردم را گمراه کند.البته حکمت و دلیل امر در بخش دیگر وبلاگ آمده است.
16Hell on Reels.
17.Ku Klux Klan.مخوف ترین سازمان نژادپرست در آمریکا.
18.Lucifer Rising.
19.Black House.
20.نمادها در این کلیسا و بین شیطان پرستان هم بسیار استفاده می شوند و هم دارای معانی و مفاهیم خاصی هستند؛در قسمت برچسب های وبلاگ«عکس و توضیح نمادهای شیطان پرستی اشاره شده».
21.Emblem of Baphomet.
22.Karla.دختر آنتون از زن دوم که با او ارتباط داشته است.
23.Peler H.Gilmore.وی در سال 2989م با همسرش انتشار مجله ی شعله سیاه را آغاز کرد و در سال 2005م مقدمه ای برکتاب انجیل شیطانی لاوی نوشت.آخرین اثر وی کتاب مقدس شیطانی(The Satanic Scriptures)است که در سال 2007م به چاپ رسید.
24.در زندگی نامه ی لاوی هیچ اثری از اخذ دکترا نمی باشد؛ولی همواره در پایگاه اینترنتی،او را دکتر لاوی می خوانند.
25.این قسمت،عین ترجمه ی متن است و اینکه دکتر خواندن لاوی با این ساقط شدن،چه ارتباطی دارد،ما که متوجه نشدیم.
26.جالب است برای یک ثبت نام ابتدایی،چنین مبلغی از افراد دریافت می شود که نشان پول دوستی و مادی نگری آنان می باشد و گویا این کلیسا علاوه بر محل عبادت(!)،محل تجارت محسوب می شود.
به نام خالق من،خدای وطنم...ایران