قتل جنیان توسط آدمیان و بالعکس                     


از حکایت و قرائن پیداست که موضوع فوق دانسته و یا ناآگاههانه توسط آدمیان و جنیان متقابلا به وقوع می پیوندند،چنانکه در حکایت سابق الذکر موضوع تمثل جن به شکل مار در غیر صورت واقعی خود و قتل او توسط انسان را آورده ایم.موضوع قتل جن که بصورت آگاهانه توسط آدمی صورت گیرد نیز ضمن حکایتی در ذیل بیان شده است.

نگارنده ی کتاب گلزار اکبری نقل کرد:از بحرین کسی به دنبال شتر گمشده خود می گشت.وقتی که شترش را پیدا کرد،بسوی منزل در حکرت بود که گذارش به قبرستان عجمان افتاد و در آنجا دختری را در کمال حسن و لطافت دید.آن دختره مرد صاحب شتر را به اسمش صدا کرد و گفت:من انتظار تو را می کشم و آرزوی وصلت با تو را دارم!

از آنجایی که آن دختر بغایت زیبا بود،آن مرد نیز به او رغلت نشان داد.سپس شتر خود را خواباند و نزد او رفت.وقتی که تمام اعضای دختر را از نظر گذرانید،متوجه شد که پاهای دختر مانند پاهای آدمی نبوده و از مو پوشیده شده و کثیف است.دریافت که آن دختر از جنس آدمیزاد نیست بلکه از جنیان می باشد!لذا مرد ریسمانی را که همراه داشت با حیله ی خود که می دانست،یک سر ریسمان را بر قطب شترش و سر دیگرش را حلقه کرده فی الفور در گردن دختر جنی انداخت و به سرعت بر شتر سوار شد و حیوانرا دوانید.هر اندازه که دختر دست و پا میزد و داد و فغان می کرد،مرد شتر سوار التفاتی نکرد و تا در قلعه ی بحرین یکسره و بدون توفقی شتر را دوانید.سرانجام هنگامی که ایستاد و شتر را خوابانید،مطمئن شد که دختر جنی مرده است.سپس وزیر کشور بحرین را از موضوع خبر دادند.وقتی که وزیر آمد،صورتی را دید بغایت زشت و گرههای زیادی در سراسر اعضایش بود و تا چند مدت جسدش کنار درب قلعه افتاده بود و مردم از دور و نزدیک برای دیدن و تماشای آن جسد می آمدند.1


۱-(گلزار اکبری ولاله زار منبری،ص425).

دوستان عزیز نظر یادتون نره.